همینطور که داشت لبخند می زد ، دیدم از گوشه چشماش داره اشک می ریزه.گفتم چه ته رفیق؟.... گفت : با اینهمه گناه که کردیم ، باز باهامون اینقدر مهربونه ،اگه خوب بودیم چیکار می کرد؟